سید از دنیا که رفتی روزگار انگاری رنگ باخت
ابرهای سیاه غصه به دلامون سایه انداخت
دیگه توی گوش قلبها نمیشینه هیچ صدایی
تو که رفتی واسمون مرد هر کلام و هر نوایی
این نبود رسم مروت که کنی ما رو دیوونه
آتیشی کنی دلم رو قصه شو خدا می دونه
صدای قشنگت سید مرحم دردای ما بود
از دلا می بردی غم رو نگاهات چه با صفا بود
سید اصلا یه جوری بوی کربلا می دادی
ما رو تا دمشق می بردی وقتی ناله سر می دادی
کاشکی وقتی که می رفتی یه سوال می کردی از ما
من برم کی می شه اونوقت صاحب قلب شماها
همه غصه ام همه دردم سید جون فقط همینه
نکنه که روز محشر چشاتو چشام نبینه